خب، بالاخره انگار دارم این کار رو شروع میکنم! میخوام داستان اینو بگم که چطور در فاصله ی 7 جولای 2022 و 16 سپتامبر 2022، یعنی کمابیش 70 روز، از ساحل شرقی امریکا به سمت شرق حرکت کردم و همینطوری رفتم و رفتم تا یه دور دور کره ی زمین زدم و برگشتم به ساحل شرق امریکا.
(یه انیمیشن از هواپیما در حال سفر به دور زمین)
روی نقشه ببینیم. سفر رو از امریکا شروع کردم. رفتم کانادا و از اونجا رفتم که دو ماه توی کشورهای غرب اروپا زندگی کنم. از همون غرب بخوام شروع کنم، پرتغال رفتم، چند روزی اسپانیا بودم و بعد رفتم پاریس زیبا. یک ماهی توی پاریس بودم. حالا این وسط بلژیک و هلند و لوکزامبورگ رو هم دیدم. و بعد رفتم به سمت آلپ رویایی و برای من نوستالژیک. یکی از آرزوهای بچگیم همیشه این بود که این صحنه رو بازسازی کنم: (ویدیوی دویدن در آلپ) سفر رو از یه روستا در جنوب آلمان، لب مرز سوییس شروع کردم، چند روزی سوییس رو گشتم. و بعدش هم ایتالیا و چند روز آخر هم آلمان. اینجا دیگه پرونده ی اروپا رو میبندم ولی با توجه به اینکه هنوز خیلی از جاهای اروپا رو ندیدم. یعنی عملا توی این سفر تا پرده ی آهنین تونستم پیشروی کنم! شرق و جنوب شرقی اروپا رو ندیدم هنوز. رییس بزرگ، استعمارگر اعظم، بابابزرگ استکبار جهانی (نقشه بریتانیا) رو ندیدم. یا از همونجا بخوایم بریم بالاتر، کشورهایی مثل ایرلند و اسکاتلند و آیسلند موندن که هرکدوم داستان های جالب خودشون رو دارند. گرینلند هم هست که با اینکه از نظر جغرافیایی توی قاره امریکاست، ولی از نظر سیاسی بخشی از دانمارک هست و از نظر فرهنگی هم اروپایی هست. و حتی از همین غرب اروپا هم مثلا هنوز اتریش رو ندیدم. یا از این کشورهای کوچیک غرب اروپا فقط لوکزامبورگ رو دیدم ولی جاهایی مثل آندورا، لیختن اشتاتین، واتیکان و موناکو رو ندیدم. حالا اینکه موناکو رو جز فرانسه حساب کنیم یا جدا باز یه بحثیه. کلا فرانسه جای صحبت زیاد داره و امیدوارم که بتونم یه مجموعه صرفا در مورد فرانسه بسازم. ولی خب، توی یه سری کشورهای قدرتمند غرب اروپا (قدرتمند از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) یه سک سکی کردم و راهی شدم به دیار عشق، تایلند. اسم تایلند که میاد، disclaimer ش هم باید حتما بعدش بیاد که نه آقا من به خاطر طبیعتش رفته بودم. ولی در کل کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا به شدت جذاب هستن و منم به خاطر علاقه ی شخصیم حتما در آینده در مورد این کشورها بیشتر صحبت خواهم کرد. حالا در مورد خوده تایلند بخواهیم بگیم، یک کشور پادشاهی هست که روی جذب توریست و سرمایه گذار خارجی تمرکز کرده و برنامه های بلندپروازانه ای هم داره. حالا برسیم به تایلند بیشتر توضیح میدم. بعد از تایلند، یه سک سکی توی کره ی جنوبی هم داشتم و بعدش از روی اقیانوس آرام پرواز کردم و برگشتم امریکا. البته من اینجا یه تقلبی هم میکنم و وقتی برسیم به شرق آسیا، بعد اینکه در مورد تایلند و کره جنوبی صحبت کردم، یه ویدیو هم در مورد سفرم به ژاپن میسازم. سفر ژاپن چند ماه بعد از این 70 روز بود، ولی سفری بود که چسبید و البته از توش این در اومد (ایجاد شرمساری در ژاپن).
حالا برگردیم به همون اواسط سپتامبر، از کره جنوبی برگشتم به امریکا. و اتفاقا همین موقع هاست که یه سری از ویدیوهای اولیه ی این کانال شروع کرد به وایرال شدن و خیلی از سابسکرایبرهای قدیمی هم مال همون دوران هستن. (ارادت) دلیلش هم خب، به خاطر این بود که موقع داخل ایران این خبرا بود:
(ویدیوهای 20 سپتامبر از ساری: روزی که ساری نماد زن زندگی آزادی شد.)
حالا در مورد اون روزها صحبت میکنم. ولی من عملا چه قبل از این سفر دست از سر مزدورای جمهوری اسلامی برنداشته بودم:
از شرمساری برای خونشویان سپاه روبروی کاخ سفید بگیر (ویدیوی ایجاد شرمساری روبروی کاخ سفید و مصاحبه ایران اینترنشنال) تا حمایت از اعتراضات خوزستان قبل و بعد از فاجعه متروپل (ویدیو و عکس از روبری مکان های مهم واشنگتن) و همینطور بی آبرو کردن رژیم در کانادا.
توی اروپا هم هرجا دستم بهشون رسید از خجالتشون در اومدم. از سفارتشون توی بلژیک گرفته (چند تیکه از سفارت در بلژیک) تا فرانسه. این تیکه از صحبتم با این مزدور رو توی پاریس ببینین. بهش میگم مزدور چون با اینکه من اسمم رو بهش گفتم اون اسمش رو بهم نگفت پس من با لقبش صداش میکنم. ولی ببینین این مزدور چی میگه و چقدر حرفهاش همراستا با جهانبینی کل این فرقه ی تبهکار هست. چه داخل کشور باشن چه خارج: (ویدیوی ایجاد شرمساری در پاریس). و حتی توی بلژیک هم تجمع های ضد جمهوری اسلامی شکل گرفته بود که بهشون یه سری زدم (ویدیوی تجمع بلژیک) و خسته نباشید گفتم. البته این گردهمایی بروکسل هم داستان داشت! اول قرار بود که فراجناحی باشه و بعد یه گروهی که از پادشاهی خواهان گفته بودن ما با توده ای و پنجاه و هقتی برنامه نمیذاریم و خلاصه گروه های غیرپادشاهی رفتن هامبورگ. من البته اون موقع ها دربند پادشاهی و جمهوری نبودم (هنوزشم نیستم البته) ولی چون در اون روز بروکسل بودم، رفتم و بهشون ملحق شدم. اون روزی که اونجا داشتم این ویدیو رو ضبط میکردم، تا حدی ناراحت بودم که چرا این برنامه فراجناحی نبود که بشه افراد بیشتری رو آورد. که این میدون اینجوری خالی نباشه. که ما اینجا گلومون رو پاره نکنیم و شعار ندیم که بقیه ی آدمهایی که نشستن و داری کاپوچینوشون رو میزنن توی دلشون بگن چرا اینها خفه نمیشن برن خونشون. به قول امریکایی ها، توی وحشی ترین رویاهام هم حتی نمیدیدم که فقط چند ماه دیگه، توی همین بروکسل یه همچین جمعیت خوفی بر علیه جمهوری اسلامی بیاد بیرون (ویدیوهای راهپیمایی بروکسل). اینم از معجزه های مهسا بود. که یک ملتی رو از خواب بیدار کرد.
وقتی خبر بستری شدن مهسا بیرون اومد توی تایلند بودم. دلم داشت پاره میشد. چند روز قبل از این هم، خبر دستگیری خواهر و خواهرزاده خردسال نوید افکاری اومده بود، اونم همزمان با سالگرد قتل نوید. دیگه طاقت نیاوردم و با اینکه معذوریت داشتم و میدونستم ممکنه برای خانواده ام مشکلی پیش بیاد، ولی نهایتا رفتم سفارت سراغشون (ویدیوی ایجاد شرمساری در تایلند). این آقای نگهبان رو هم توجیه کردم که این افراد به اصطلاح دیپلمات، عملا کارگزارهای چه تروریست های جنایتکاری هستن.
بعد از برگشت به امریکا هم البته این سفرها تموم نشد. 4 روز بعد اینکه رسیدم امریکا، سفر کردم به نیویورک که توی اون روز تاریخی روبروی سازمان ملل در کنار خیلی از کنشگران از مجتبی واحدی بگیر تا مسیح علی نژاد و حامد اسماعیلیون و همینطور هنرمندایی مثل داریوش و ابی به رفتن رییسی قاتل به نیویورک اعتراض کنیم. سفری که با وقاهت تمام در اوج سرکوب وحشیانه اعتراض ها به قتل حکومتی مهسا در سراسر کشور داشت اتفاق میافتاد. و بعد اون هم که دیگه مثل خیلی ها آروم و قرار نداشتم. توی اون ماه های اول بین نیویورک و فیلادلفیا و واشنگتن هی رفت و آمد داشتم در کنار هزاران هزار ایرانی منطقه، راهپیمایی های مداوم و بزرگی رو برگزار کردیم.
این مجموعه ی “دور دنیا در 70 روز” البته در مورد اینها نیست. هدفم نه رزومه ی سیاسی درست کردنه (چون نه علاقه به پست سیاسی دارم و نه سواد سیاسی) و نه صرفا بسنده کردن به سفرنامه نویسی یا در قالب ویدیو بخوام بگم، سفرنامه گویی محض! این مجموعه بیشتر شبیه یک سفرنامه خواهد بود، ولی سفرنامه ای که قصد داره یک سری سوال های خاصی رو جواب بده (که یکیشون همون سوال معروف عباس میرزا از فرستاده ی ناپلئون هست) و همینطور ببینه از تجربیات مردم اون کشور چه چیزهایی رو میشه یاد گرفت. نهایتا یکی از اهداف اصلی این مجموعه، کمک به پیشرفت انقلاب زن زندگی آزادی، حرکت ایران به سمت یک سیستم سیاسی آزاد و دموکراتیک، و برقراری توسعه پایدار و حکومت قانون و منطق در ایران هست.